
- تاریخ ارسال : سه شنبه 04 دي 1397
- موضوعات : سه شنبه(حکایات جالب و خواندنی)(دمی با شاعران:صائب) ,
- بازدید : 202 مشاهده
_برفستان_حکایات(فیه ما فیه)
درویشی به نزد پادشاهی رفت. پادشاه به او گفت که: ای زاهد.
گفت: زاهد تویی.
گفت: من چون زاهد باشم که همه دنیا از آن من است!
گفت: نی، عکس می بینی: دنیا و آخرت و ملکت جمله از آن من است و عالم را من گرفته ام؛ تویی که به لقمه ای و خرقه ای قانع شده ای.
***